سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عباد الرحمن
هرکس دانشی را از کسی پنهان بدارد یا برآن به عنوان پاداش مزد گیرد، هرگز آن دانش به وی سودی نرساند . [امام سجّاد علیه السلام]

نوشته شده توسط:   شکوفه  

پنج شنبه 85 آذر 2  12:52 صبح

 

                               بسم الله الرحمن الرحیم

   دردی است غم عشق که بشناختنی نیست                  با  هیچ دل  سوخته غم ساختنی  نیست‏
    دل  سوزد  و دودش  نبود  قابل  دیدن                    مگذار دل  خلق که  بگداختنی  نیست‏‏
    گفتی که ز دل ریشه این عشق بر اندازد                    این ریشه از این باغ  بر انداختنی نیست‏
  در کشور دل پرچم عشقت چو افراخت                      در  هیچ  دیار  دگر افراختنی  نیست    

     وقتی آدم (ع) نور مقدّس محمد(ص) و انوار ائمه هدی (ع) و صدیقه کبری (س) را دید و مشاهده نمود که شعاعش عالم ملکوت را فرا گرفته و آن انوار برگرد آن نور جمع هستند نگران شد! و از مشاهده آن انوار قاهره الهیه حیران گردید و طلب یاری نمود. ‏‏‏
   حضرت آدم (ع) گفت: ای داننده هر نهان آمرزنده گناهان ، ای دارنده توانایی و کننده آنچه را که خواهی ، این آفریده سعادتمند که او را گرامی داشته و علم و جلالش ر ا بر تمام آفریدگان بر افراشته ای کیست ؟ این نورهای درخشنده که دور او را احاطه کرده اند ، کیستند ؟
  وحی رسید : ای آدم این انوار وسیله تو و راه سعادتمندی بندگان من می باشند ، اینها در میدان بندگی من ، از همه پیشی گرفته اند و نزدیکی به من یافته اند و شفاعت کننده بندگان من هستند که شفاعت آنان را می پذیرم . و این احمد (ع) بزرگ ایشان است ؛‏او را برگزیدم و اسم او را از اسم خود بیرون آوردم ، من محمودم و او محمد. و آن دیگری برادر و وصی اوست که برکات خود را به اولاد او عطا کردهام . و این خاتون کنیزان من است که از احمد باقی می ماند و نسل احمد از اوست و این دو سبط و جانشین احمد می باشند و این دو ذات مقدسه که نورشان عالم را فر اگرفته است ، انوار بقیه  از نسل احمد است . ای آدم همه  ایشان را برگزیدم و پاکیزه گردانیدم و همه آنان را به علم خود برکت دادم و پیشرو عباد و  روشنی بلاد قرار دادم .
   آنگاه آدم : به نور آخر نگاه کرد و روشنی آن نور را که در میان آ ن انوار مانند ستاره صبح برای اهل دنیا می درخشید . دید و پرسید پروردگارا ! این نور از کیست ؟‏‏
  خدای تعالی فرمود :‏ ای آدم !‏به وسیله این بنده سعادتمند ، زنجیرهای گران را از گردن بندگان خود بر می دارم و بارها سنگین را از پشت آنان پایین می گذارم و به وجود و ظهور او توده خاک را از انوار رأفت و رحمت و عدالت ، تابناک می گردانم،‏آن زمان که قبل از ظهور وی عالم از بی رحمی ، ظلم و فساد پر شده باشد.        (اقبال ابن طاووس)      ‏
                                                      خدایا رحمت و بزرگیت را شکر می کنیم .........    

 

 

 

   


 
<      1   2   3   4      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
دوشنبه 103 اردیبهشت 24
امروز:   5 بازدید
دیروز:   11  بازدید
فهرست
آشنایی با من
لوگوی خودم
عباد الرحمن
اوقات شرعی
لینک دوستان
آوای آشنا
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com